هوش مصنوعی

آیا هوش مصنوعی آگاه است یا فقط آگاهی را تقلید می‌کند؟

سرفصل‌های مقاله

افزایش قابلیت‌های سیستم‌های هوش مصنوعی (AI) منجر به این دیدگاه شده که این سیستم‌ها ممکن است به زودی آگاه شوند. با این حال در مقایسه بین هوش انسانی و هوش مصنوعی، احتمال دارد مکانیسم‌های عصبی زیست‌شناختی زیربنای آگاهی انسان را دست کم بگیریم. آیا هوش مصنوعی آگاه است؟

سیستم‌های هوش مصنوعی مدرن قادر به انجام بسیاری از رفتارهای شگفت‌انگیز هستند. به عنوان مثال، وقتی شخصی از سیستم‌هایی مانند ChatGPT استفاده می‌کند، پاسخ‌ها (گاهی اوقات) کاملا “هوشمند” و “انسانی” به نظر می‌رسند.

هنگامی که ما انسان‌ها در حال تعامل با ChatGPT هستیم، آگاهانه متنی را که این مدل زبانی تولید می‌کند درک می‌کنیم. مثل شما مخاطب گرامی این مطلب در حال حاضر “آگاهانه” این متن را در این‌جا درک می‌کنید!

سوال این است که آیا یک مدل زبانی بزرگ هم قادر است پرامپت‌ها و سوالات ما را آگاهانه درک کند؟ یا فقط یک زامبی است که بر اساس الگوریتم‌های هوشمندانه تطبیق الگو کار می‌کند و کالبد انسانی پیدا کرده است؟ 

آیا هوش مصنوعی آگاه است؟

هوش مصنوعی
آیا هوش مصنوعی واقعا آگاه است؟

وقتی پاسخ‌های یک هوش مصنوعی مولد را می‌بینیم، احتمالا پیش خودمان می‌گوییم که هوش مصنوعی آگاه است.

با این حال در یک پژوهش جدید، «ژان آرو»، «متیو لارکوم» و «مک شاین» برای پاسخ به این سوال، با رویکرد “عصب‌شناسی” به موضوع پرداخته‌اند.

این دانشمندان هر سه عصب‌شناس هستند و استدلال می‌کنند که که اگرچه پاسخ‌های سیستم‌هایی مانند ChatGPT آگاهانه به نظر می‌رسد، اما به احتمال زیاد چنین نیست.

اول این‌که ورودی‌های مدل‌های زبانی بزرگ، فاقد محتوای اطلاعاتی تجسم‌یافته و تعبیه‌شده مشخصه تماس حسی ما با دنیای اطراف‌مان است. ثانیا معماری الگوریتم‌های هوش مصنوعی امروزی، فاقد ویژگی‌های کلیدی سیستم تالاموکورتیکال اعصاب را که با آگاهی آگاهانه در پستانداران مرتبط است هستند.

در نهایت این‌که مسیرهای تکاملی که منجر به پیدایش موجودات زنده هوشیار شد، نمونه مشابهی در سیستم‌های هوش مصنوعی امروزی ندارد و مسیری یگانه و عمیق است.

وجود موجودات زنده به اعمال آن‌ها بستگی دارد و بقای آن‌ها به طور پیچیده‌ای با فرایندهای سلولی، بین سلولی و ارگانیسمی چندسطحی مرتبط است که در عاملیت و آگاهی به اوج خود می‌رسد.

بنابراین در حالی که وسوسه‌انگیز است که فرض کنیم ChatGPT و سیستم‌های مشابه ممکن است هوشیار باشند، این تفکر پیچیدگی مکانیسم‌های عصبی را که هوشیاری را در مغز ما ایجاد می‌کنند به‌شدت دست کم می‌گیرد.

محققان هنوز در مورد چگونگی افزایش هوشیاری در مغز ما اتفاق نظر ندارند. آنچه ما می‌دانیم و آنچه در این مقاله جدید بدان پرداخته شده، این است که مکانیسم‌ها به احتمال زیاد پیچیده‌تر از مکانیسم‌های زیربنایی مدل‌های زبان بزرگ فعلی هستند.

 به عنوان مثال نورون‌های واقعی سیستم عصبی انسان شبیه نورون‌های مشابه در شبکه‌های عصبی مصنوعی نیستند.

نورون‌های بیولوژیکی، موجودات فیزیکی واقعی هستند که می‌توانند رشد کنند و شکل خود را تغییر دهند، در حالی که نورون‌ها در مدل‌های زبان بزرگ فقط قطعاتی بی‌معنی هستند که با کدها ساخته شده‌اند. ما هنوز راه درازی برای درک آگاهی و از این رو، راه درازی تا ساخت ماشین‌های کاملا آگاه در پیش داریم.

خلاصه پژوهش:

توانایی‌های چشم‌گیر هوش مصنوعی، مانند آنچه در ChatGPT دیده می‌شود، اغلب به دلیل تعاملات انسانی‌شان آگاهانه به نظر می‌رسد. با این حال، محققان پیشنهاد می‌کنند که سیستم‌های هوش مصنوعی فاقد پیچیدگی‌های آگاهی انسان هستند. پس می‌توان گفت که هوش مصنوعی آگاه نیست.

 آن‌ها استدلال می‌کنند که این سیستم‌ها تجربیات تجسم‌یافته یا مکانیسم‌های عصبی انسان‌ها را ندارند. بنابراین، معادل‌سازی توانایی‌های هوش مصنوعی با آگاهی واقعی، ممکن است ساده‌سازی بیش از حد باشد.

نکات کلیدی پژوهش:

  1. سیستم‌های هوش مصنوعی علی‌رغم پاسخ‌های پیچیده‌شان، تجربیات تجسم‌یافته‌ای که مشخصه آگاهی انسان است را ندارند.
  2. معماری‌های هوش مصنوعی فعلی فاقد ویژگی‌های اساسی سیستم تالاموکورتیکال هستند که برای آگاهی آگاهانه پستانداران حیاتی است.
  3. نورون‌های بیولوژیکی که مسئول آگاهی انسان هستند، بسیار پیچیده‌تر و سازگارتر از نورون‌های رمزگذاری‌شده هوش مصنوعی هستند.
مهران
مهران