مقالاتی در مورد هوش مصنوعی، فیدهای اخبار اجتماعی شما را پر میکند. وبلاگها و روزنامههای فناوری روزانه داستانهایی درباره هوش مصنوعی منتشر میکنند که بخش دیگری از بازار را مختل میکند. و یک موضوع مشترک در مقالات عدم استعداد موجود برای حمایت از این صنعت در حال رشد سریع است.
گوگل، فیس بوک، مایکروسافت، آمازون، نتفلیکس، بایدو، اوبر و دیگر شرکتهای فناوری بزرگ، مبالغ مضحکی را برای استعدادها پرداخت میکنند. ما از 200000 دلار خارج از کالج و بیش از 400-500000 دلار در سال برای توسعه دهندگان ارشد با مهارتهای یادگیری ماشین صحبت میکنیم. اینها مهارتهای فنی بسیار مورد علاقه هستند که به سالها مطالعه در ریاضیات و برنامه نویسی پیشرفته نیاز دارند. چیزی نیست که بتوان آن را در یک آخر هفته انتخاب کرد.
و این میتواند باعث شود کسانی که بخشی از آن گروه “نخبگان” نیستند احساس کنند که کنار گذاشته شدهاند.
هوش مصنوعی برای همه
افرادی که تازه شروع به کار کردهاند؛ یا با پیشینه در هنرهای لیبرال (یا علوم انسانی *گاسپ*)؛ یا تحلیلگران، مربیان، آزمایشکنندگان، معماران ابری، استخدامکنندگان، مدیران، فروشندگان، پشتیبانی از دفتر پشتیبان، طراحان UX، یا مشاغل مهم دیگر بیشماری که فناوریهای تقویتکننده را افزایش میدهند، احساس میکنند که نمیتوانند در دنیای در حال رشد هوش مصنوعی مشارکت کنند.
افرادی که تفاوت بین رگرسیون خطی و الگوریتمهای K-نزدیکترین همسایه را نمیدانند، دستهای خود را با ناامیدی بالا میاندازند و فکر میکنند که عقب ماندهاند.
این طرز فکر به پیشرفت تجمعی ما آسیب میرساند و منجر به مشکلات کاربردی مانند الگوریتمهای مغرضانه میشود. ما به افرادی از همه پیشینههای مختلف، تخصص در حوزه، و دیدگاههای مختلف برای کمک به هوش مصنوعی نیاز داریم. نمیتوان آن را به تعداد انگشت شماری از مردم واگذار کرد، زمانی که چنین تأثیر عظیمی بر کل جهان خواهد داشت. اما خبرهای خوبی برای افراد غیر فنی و مبتدیان وجود دارد. آینده برای همه ما روشن است. هوش مصنوعی واقعا برای همه است.
هوش مصنوعی برق جدید است. همانطور که برق 100 سال پیش صنعت را تغییر داد، هوش مصنوعی نیز همین کار را خواهد کرد
این نقل قول از اندرو انگ است که در سال 2017 در استنفورد سخنرانی کرد. پروفسور نگ، که مدارک او از معلم استنفورد تا رئیس هوش مصنوعی در بایدو تا تأسیس کورسرا را شامل میشود، هوش مصنوعی را میشناسد.
این نقل قول، با سادگی غیرمعمول، نشان میدهد که چگونه باید به فناوری نگاه کنیم که تکینگی بعدی را آغاز میکند. به دو دلیل دوستش دارم. اول، هوش مصنوعی را از فناوری به نیروی طبیعت تغییر میدهد. ما نباید به هوش مصنوعی به عنوان آخرین بازی فکر کنیم. تقریباً به یک شوخی تبدیل شده است که همه چیز به هوش مصنوعی نیاز دارد. فقط چند جمله if-else روی آن بزنید و اسمش را هوش مصنوعی بگذارید!
مثل اینکه در حال ساختن فناوری مجهز به هوش مصنوعی هستیم تا بتوانیم آن را هوش مصنوعی بنامیم. مانند یک آگهی تجاری که با افتخار اعلام میکند که ما یک محصول جدید داریم، “اکنون با 50٪ هوش مصنوعی بیشتر!” شما میتوانید این را با رواج رباتهای چت در بسیاری از سایتها در سراسر وب مشاهده کنید.
شما از یک صفحه محصول جدید بازدید میکنید و در عرض 5 ثانیه پنجره کوچکی با یک ربات باز میشود که میگوید: “من متوجه شدم مدتی است که به اطراف نگاه میکنید. چگونه میتوانم به شما کمک کنم؟” این نسخه مدرن کلیپی است، گیره کاغذی انسان نما که کل نسل را آزار میدهد. تلاشی ناموفق برای شگفتزده کردن مشتریان با این که محصول شما چقدر هوشمندانه و باحال است، به جای تمرکز بر یک طراحی تمیز و شهودی که به مشتریان شما اجازه میدهد خودشان به اطلاعات مورد نیاز خود دست یابند.
نقات قوت هوش مصنوعی
آنچه از دست رفته دلیلی است که ما به هوش مصنوعی نیاز داریم، و چیزی که در وهله اول آن را بسیار عالی میکند. هوش مصنوعی عاملی برای ساختن چیزی جدید یا حل یک مشکل غیرقابل حل قبلی است. این فناوری سوخت برای تامین انرژی است که ما را فراتر از چیزی که فقط یک دهه پیش میتوانستیم انتظارش را داشته باشیم، خواهد برد.
این توانایی کشف درمانهای پزشکی جدید است، یا زندگیتان را کمی شلوغتر کنید. و برای همه والدین بیرونی، سرگرم کردن فرزندانمان از طریق ساعتها بازی با الکسا است. اما تازگی هوش مصنوعی در حال کمرنگ شدن است. AlphaGo بیش از 2 سال پیش لی سدول را شکست داد و مسلماً بیشترین پیشرفت عمومی در قابلیتهای هوش مصنوعی را داشت. این روایت را در مورد آنچه ممکن است تغییر داد.
اما دو سال زمان طولانی و طولانی در فناوری است. مطمئناً، پیشرفتها و محصولات زیادی با استفاده از هوش مصنوعی به روشهای جدید (و عملی) صورت گرفته است. اما من فکر می کنم که ما در آستانه یک رویداد مهم دیگر مانند پیروزی AlphaGo هستیم.
هوش مصنوعی دموکراتیک شده
دلیل دومی که من این نقل قول را دوست دارم، موازی بین پذیرش برق و پذیرش هوش مصنوعی است. در ابتدا، کار با برق بسیار پیچیده و خطرناک بود. باهوشترین ذهنهای دنیا، مردمی از بن فرانکلین گرفته تا نیکولا تسلا، نیاز داشتند تا راههایی برای استفاده از این انرژی عنصری کشف کنند. با گذشت زمان، برنامههای کاربردی جدید برای برق شروع به ظهور کرد و همراه با یک صنعت پشتیبانی کامل: برق، سازندگان خطوط انتقال، تولید و غیره. و در نهایت استاندارد شد و سپس کالایی شد.
هوش مصنوعی یکی از مهمترین چیزهایی است که بشریت روی آن کار میکند. این عمیقتر از برق یا آتش است، نمیدانم.» ساندار پیچای، مدیر عامل گوگل
امروزه تقریباً همه چیز با برق کار میکند و لازم نیست دو بار در مورد استفاده از برق آن فکر کنیم. من برای استفاده از مایکروویو نیازی به مدرک مهندسی برق ندارم. من میتوانم برق را به برق وصل کنم و تقریباً تمام وسایل الکترونیکی خانهام را بینهایت داشته باشم. الکتریسیته دلیل تمام پیشرفتهایی است که ما به عنوان یک نژاد بشر در دو قرن اخیر انجام دادهایم.
این همان مسیری است که هوش مصنوعی طی خواهد کرد
در آغاز هوش مصنوعی، مانند برق، تنها باهوشترین ذهنهای دنیا میتوانستند هوش مصنوعی بسازند. افرادی که جبر خطی پیچیده، برنامهنویسی و شبکههای عصبی کانولوشنال را میدانستند. افرادی که به حجم عظیمی از دادهها و محاسبات دسترسی دارند. و آنها فقط میتوانستند ابتداییترین خدمات “AI” را بسازند. اکنون، با توجه به استانداردسازی، مجموعه ابزارهای جدید و محاسبات ابری، ما شروع به دموکراتیزه شدن هوش مصنوعی و اجزای بعدی یادگیری ماشین (ML) و یادگیری عمیق (DL) کردهایم.
ابزارهایی مانند TensorFlow و MXNet. یا آنهایی که انتزاع بیشتری دارند مانند AWS SageMaker و AutoML. جایی که کاربر برای ساختن یک مدل جدید نیازی به درک آنچه در زیر پوششها در حال رخ دادن است ندارد. حتی میتوانید با ابزارهای Storyline و Alexa Blueprints، بیشتر انتزاعی کنید و مهارتهای الکسا را با رابطهای کشیدن و رها کردن ایجاد کنید. نوار ورود هر روز کمتر میشود.
و سرعت انتزاع هر روز در حال افزایش است. CognitiveScale محصولی به نام Cortex دارد که اولین رابط کاربری گرافیکی را برای هوش مصنوعی ارائه میدهد. شما یک کیت ابزار از الگوریتمها و فرآیندها دارید که میتوانید آنها را روی یک تخته کاشی شش ضلعی متصل کنید. و H20.ai محصولی به نام هوش مصنوعی بدون راننده دارد که تولید مدل شما را در هنگام تکرار بر روی مجموعه دادههای شما خودکار میکند. به زودی، در 1-3 سال، ما حتی مجبور نخواهیم شد با رابطهای کشیدن و رها کردن فریب دهیم. شما نیازی به درک نحوه جریان برنامه نرمافزاری خود ندارید یا توانایی تمیز کردن مجموعه دادههای خود را ندارید.
تربیت فرزندان
دختر من به تازگی دو ساله شده است، و در 24+ ماه گذشته، تماشای نحوه یادگیری او شگفتانگیز بوده است. در آغاز، تلاش او برای تسلط بر مهارتهای جدید روزها و هفته ها طول کشید. با بزرگتر شدن او از روزها به ساعتها کاهش یافت. حالا او هر روز چندین مهارت جدید یاد میگیرد.
هفته گذشته او را با تبلتی که دانیل تایگر را از طریق Plex (یک سرویس پخش شبکه محلی) برای چند دقیقه تنها گذاشتم. وقتی برگشتم، او یوتیوب را باز کرده بود و شروع به پخش Teletubbies کرده بود، که بسیار وحشتناک و گیج کننده است. نشان میدهد. او این مهارت پیچیده را فقط با تماشای چند بار انجام من آموخت. با فناوری فعلی، هیچ راهی برای آموزش یک مدل هوش مصنوعی برای انجام چنین کار پیچیدهای در مدت زمان کوتاه و تنها با تعداد انگشت شماری از نقاط داده وجود ندارد. محاسبات بهتر و تکنیکهای یادگیری عمیق ما را به هم نزدیکتر میکند.
علاوه بر این، در 10 تا 30 سال ما احتمالاً یک رابط واقعی انسان و مغز خواهیم داشت. ایلان ماسک در حال حاضر از طریق Neuralink روی آن کار میکند. به نظر نمیرسد که داشتن یک آواتار مجازی که بتوان با یک فکر آن را کنترل کرد، چندان دور از ذهن نیست. ترکیب این توانایی با پیشرفتهای بیشتر در هوش مصنوعی، قابلیتها و آیندهای را باز میکند که من به سختی میتوانم آنها را درک کنم.
و چه در مورد استفاده از هوش مصنوعی برای هدایت مهارتها به مغز ما از طریق رابط انسان و ماشین. آیا ما به سمت آینده بسترهای یادگیری سابلیمینال پیش میرویم؟
هوش مصنوعی بدون شک فرهنگ، بشریت و جهان ما را تغییر خواهد داد. برای بهتر. و توانایی شما، صرف نظر از پیشینه یا مجموعه مهارت، برای تأثیرگذاری بر آینده از هم اکنون آغاز می شود.
منبع : linkedin