جشن آذرگان یکی از جشنهای باستانی ایران هست که توسط پیروان آیین زرتشت برگزار میشه. حالا هرچند نمیشه گفت که این جشن مثل قدیمها با همون شور و هیجان برگزار میشه، اما هنوز هم توی بعضی شهرهای ایران، به ویژه جاهایی که آتشگاهها از خطرات طبیعی و حمله دشمنان در امان موندن، برگزار میشه.
آذرگان یکی از صدها جشن باستانی ایران به حساب میاد، ولی ارزش و اهمیتش خیلی زیاده و زرتشتیهای زیادی توی سراسر ایران این روز رو با جشن و پایکوبی و روشن کردن آتش جشن میگیرن.
برگزاری این جشن فقط برای پیروان زرتشت مهم نیست، بلکه برای افرادی که به تاریخ ایران ارزش میدن هم اهمیت داره. برای همین ما هم سعی کردیم این جشن زیبا رو با تصاویر درست شده با دستیار هوش مصنوعی فارسی زیگپ برای شما بازسازی کنیم.
جشن آذرگان چیست؟
جشن آذرگان یکی از جشنهای دوازدهگانه زرتشتیهاست. این جشن توی نهمین روز از ماه آذر برگزار میشه و هدفش گرامیداشت آتش و اهمیتش توی زندگیمون هست. زرتشتیها ماه آذر رو شروع سرمای زمستون میدونن و با برگزاری جشن و روشن کردن آتش، به استقبال زمستون سرد میرن.
جالب اینجاست که هنوز هم زرتشتیهای ساکن توی بعضی از شهرهای ایران، این روز رو جشن میگیرن و توی آتشکدهها آداب و رسوم این جشن رو به جا میآرن.
توی تقویم زرتشتی، روز نهم از ماه آذر رو آذرگان مینامن. چون اسم این روز با اسم ماه یکی هست، بهش فال نیک میزنن و این روز رو جشن میگیرن. “آذر” به معنی آتش هست و اینکه روزی به این اسم توی ماه آذر نامگذاری شده، نشوندهنده اهمیت فوقالعاده آتش توی فرهنگ ایران باستان و زرتشتیهاست.
زرتشتیها معتقدن که آتش فرزند اهورامزداست و ستایشش یعنی پرستش خداوند. اونها آتش رو مهمترین عنصر چهارگانه میدونن و باور دارن که با روشن کردن آتش، میتونن اهریمن و پلیدی رو از خودشون و خانوادهشون دور کنن.
علت برگزاری جشن آذرگان
ارزش و مقام بالای آتش توی فرهنگ ایرانیان باستان، دلیل برگزاری جشن آذرگان هست. اما چرا این جشن رو توی روز نهم آذر ماه میگیرن؟ یکی از دلایلش شروع سرمای هواست. روشن کردن آتش و نیایش ایزد آتش برای در امان موندن از سرما، مهمترین هدف این جشن به حساب میاد.
آتش توی آیین زرتشت به قدری ارزش داره که براش ایزدی در نظر میگیرن و اون رو پرستش میکنن. زرتشتیها باور دارن که تمام نیروی انسان از آتش میاد و اگه آتش نباشه، هیچ انسانی روی زمین زنده نمیمونه. در واقع، اونها معتقدن که:
- انسان انرژی بدنش رو از غذاها میگیره و اگه آتش نباشه، هیچ غذایی هم وجود نداره.
- اگه آتش نباشه، انسان توی سرما و یخبندان از بین میره و نمیتونه زنده بمونه.
- اگه آتش نباشه، تاریکی شب انسان رو از پا در میآره و نمیتونه در برابر حیوانات وحشی از خودش دفاع کنه.
- و اگه آتش نباشه، نیروی بخار وجود نداره و هیچ پیشرفتی برای انسان ممکن نیست.
آداب و رسوم ایرانیان باستان برای جشن آذرگان
ایرانیهای قدیم این روز رو خیلی گرامی میداشتن و با روشن کردن آتش توی خونهها و روی بامها، به درگاه پروردگار روشنی بخش نیایش میکردن و جشن و شادی و پایکوبی راه مینداختن. آتشکدهها رو هم به مناسبت این روز زیبا تزئین میکردن و مثل اکثر جشنهای ایرانی، سفرهای پر از خوردنی و نوشیدنیهای مختلف آماده میکردن.
نیاکان ما توی جشن آذرگان، اسپند و کندر و چوبهای خوشسوز و خوشبو رو روی آتش میذاشتن. بعد به مناسبت شروع فصل سرما، هرکدوم از حاضران از این آتش روشن، یه ذره آتش به خونه خودشون میبردن. این آتش رو خیلی خوشیمن و نیک میدونستن و تا پایان زمستون روشن نگه میداشتن و نمیذاشتن خاموش بشه؛ چون این شعله رو مقدس میدونستن و بهش خوشیمنی و برکت میدادن.
یکی دیگه از رسوم خاص جشن آذرگان، پیشکش نذور و هدایا به آتشکدهها بود، مثل چوبهای خوشبویی که روی آتش میذاشتن. مردم توی این روز به نظافت و پاکیزگی خونه خیلی اهمیت میدادن و کارهایی مثل پوشیدن لباس سفید، چیدن ناخن و تراشیدن موی سر رو نیک میدونستن. همچنین معتقد بودن که مشاوره و صحبت درباره مسائل مختلف و مشکلات توی این روز به نتیجه بهتری میرسه.
از آداب دیگه جشن آذرگان هم نیایش مخصوص آذر روز هست که پنجمین نیایش از پنج نیایش خرده اوستا به حساب میاد.
ایزد آذر در متنهای کهن
توی خیلی از متون قدیمی از آذر اهورایی یاد شده و جایگاهش رو ستایش کردن. مثلاً توی «یسنا، هات 62» درباره آذر اهورایی با صفاتی مثل «برازنده ستایش و نیایش»، «گشایش بخش» و «پناه بخش» صحبت شده و ازش خواسته شده که شادکامی، زندگی طولانی، آسایش برای همه، کامیابی و روشنایی رو به مردم بده. همچنین توی «آتش نیایش» هم در ستایش آذر اهورایی اومده: «درود بر تو ای آتش! ای برترین آفریدهای که شایسته ستایش اهورامزدا هستی… به تو ای آتش! ای پرتو اهورامزدا!
خوشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش بر تو باد! همیشه روشن باش توی این خونه! پیوسته روشن بمون توی این خونه! تا مدتها درخشان باش توی این خونه! به من ارزانی بده ای آتش! ای پرتو اهورامزدا! آسایش آسان! پناه آسان! آسایش فراوان! فرزانگی، افزایش، شیوایی زبان و هوشیاری ذهن و بعدش خرد بزرگ و نیک و بیضرر و بعدش دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و مشورت، بالنده، نیک کردار، آزادیبخش و جوانمرد، که خونهام و دهام و شهرم و کشورم رو آباد کنن و انجمن برادری کشورهای مختلف و همبستگی جهانی رو روشن کنن… »
جشن آذرگان در شهرهای ایران
این جشن امروز توی ایران به شکل محدودی برگزار میشه. هرچند زرتشتیها توی نقاط مختلف ایران پخش شدن، ولی بعضی از شهرها به خاطر وجود این اقلیتها معروف هستن. مثلاً همه میدونیم که شیراز، کرمان و یزد بیشترین جمعیت زرتشتیها رو دارن.
الان این جشن توی شهرهایی که آتشکده دارن برگزار میشه و توی سالهای اخیر، به خاطر معرفی بهترش به ایرانیها، با شکوه بیشتری نسبت به دهههای قبل برگزار میشه. اگه شما هم میخواید توی این جشن باستانی و ایرانی شرکت کنید، میتونید به یکی از شهرهای زیر سفر کنید:
- شهر یزد: آتشکده ورهرام یا همون آتشکده بهرام که توی خیابان آیتالله کاشانی قرار داره.
- کرمان: زیارتگاه شاه مهرایزد که شمال کرمان هست و به باغچه بوداغ آباد هم معروفه. همچنین میتونید به آتشکده آناهیتا یا قلعه دختر برید و این جشن رو از نزدیک ببینید. این آتشکده هم نزدیک پارک معروف انقلاب قرار داره.
- اصفهان: مراسم آذر جشن توی مسیر اصفهان به سمت نجف آباد هم برگزار میشه. آتشکدهای که توی این منطقه هست با عنوان آتشگاه شناخته میشه و در نزدیکی منارجنبان و روی یه تپه سنگی و کم ارتفاع قرار داره.
- تهران: سادهترین راه برای شمالیها و ساکنین غرب و شمال غرب کشور برای بازدید از این جشن، سفر به تهران هست. آتشکده تخت رستم توی ۲۰ کیلومتری غرب شهریار و در بخش جوفین نزدیک روستای قجر روی کوه تخت رستم قرار داره و محل برگزاری آذر جشن در نهم آذر هست.
- نیاسر: آتشکده نیاسر یا چهارتاقی نیاسر هم که توی جاده کاشان به دلیجان و در محل روستای نیاسر واقع شده، یه پیشنهاد دیگه برای شرکت در جشن آذرگان هست.
جشن آذرگان در شاهنامه
حتماً براتون جالب میشه که بدونید توی شاهنامه هم به آتش و اهمیتش اشاره شده و فردوسی داستانهای زیادی از کشف آتش تا برتریش نسبت به بقیه عناصر رو تعریف کرده. او توی بخشی از این اثر بزرگ ادب فارسی، از یه پادشاه به نام هوشنگ صحبت میکنه که پادشاه سلسله پیشدادی بود و به طور ناگهانی و عجیب، برای اولین بار آتش رو کشف کرد.
فردوسی ماجرای این کشف رو به قدری زیبا و هنرمندانه تعریف میکنه که پیشنهاد میکنم حتماً بخونیدش و از تصویرسازی جذابش لذت ببرید. در ادامه چند بیت از این قسمت رو براتون میذارم:
- یکی روز شاه جهان سوی کوه / گذر کرد با چند کس هم گروه
- پدید آمد از دور چیزی دراز / سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
- دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون / ز دود دهانش جهان تیرهگون
- نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ / گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
- به زور کیانی رهانید دست / جهانسوز مار از جهانجوی جست
- برآمد به سنگ گران سنگ خرد / همان و همین سنگ بشکست گرد
- فروغی پدید آمد از هر دو سنگ / دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
- نشد مار کشته ولیکن ز راز / ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
البته صحبت از آتش و اهمیتش به همینجا ختم نمیشه؛ فردوسی بعدش از جشنی که شاه به مناسبت کشف آتش برپا کرده میگه:
- جهاندار پیش جهان آفرین / نیایش همی کرد و خواند آفرین
- که او را فروغی چنین هدیه داد / همین آتش آنگاه قبله نهاد
- بگفتا فروغی است این ایزدی / پرستید باید اگر بخردی
- شب آمد برافروخت آتش چو کوه / همان شاه در گرد او با گروه
- یکی جشن کرد آن شب و باده خورد / سده نام آن جشن فرخنده کرد
منبع: گردآوری از منابع مختلف توسط تیم محتوای زیگپ