فیلم Se7en امسال 30 ساله میشه و به همین مناسبت، کارگردان دیوید فینچر نظارت بر بازسازی 4K این درام جنایی فوقالعاده رو به عهده گرفته.
این معمای جنایی که مورگان فریمن، برد پیت، گوئینت پالترو و کوین اسپیسی توش بازی کردن، اولین بار در سال 1995 اومد و ژانر جنایی رو با یه سبک جدید و صحنههای جنایی تند و زنندهای که قبلاً ندیده بودیم، تکون داد. این فیلم تأثیر زیادی روی همه فیلمها از Saw گرفته تا The Batman گذاشت.
حالا این فیلم با کیفیت بالاتری به نمایش درمیاد و قراره در تاریخ 3 ژانویه توی سینماهای IMAX پخش بشه و بعدش هم روی دیسکهای Blu-ray 4K UHD در 7 ژانویه به صورت دیجیتال عرضه میشه. برای بهبود تصویر و رفع اشتباهات بصری که توی اسکنهای قبلی فیلم دیده نمیشد، از بعضی ابزارهای هوش مصنوعی هم استفاده شده.
اینترتینمنت ویکلی با فینچر صحبت کرده تا درباره نسخه جدید Se7en و خاطراتش از کارگردانی این فیلم 30 سال پیش بگه.
دیوید فینچر و بازسازی فیلم Se7en
بازنگری مجدد از Se7en بعد از سه دهه چطور بود؟
دیوید فینچر: خوب، من محتوای فیلم رو قبلاً دیده بودم و میدونستم چیه. اما وقتی به بازسازی فکر کردم، اولش گفتم: “خب، این که سال 1995 هست. ما قبلاً دو بار این کار رو کردیم؛ نسخه DVD و نسخه با کیفیت بالا.” اما وقتی برگشتم و نگاتیو رو توی 8K بررسی کردم، واقعاً بیشتر از چیزی که فکر میکردم من رو شگفتزده کرد.
میدونم که خیلیها دوست دارن کیفیت دیجیتال Se7en رو ببینن، اما وقتی میتونید یه نگاتیو 30 ساله رو ببینید و حتی با نگهداری عالی، میبینید که چقدر نیاز به تعمیر داره. بنابراین چند ماه وقت گذاشتیم تا موضوع رو به چیزی که من بهش میگم منفی برگردونیم و بعدش میتونیم شروع کنیم. این درست نیست که بگیم “خب، این ریمستر 4K هست.” این واقعاً یه ریمستر بایگانیه. و از این نظر، فکر نمیکنم هیچکدوم از ما دقیقاً بدونیم که داریم وارد چه چیزی میشیم.
چی به طور خاص شما رو وارد این فرآیند کرد؟ وقتی که بر این فرآیند نظارت میکنید، وقت خودتون رو چطور میگذرانید؟
برای من، استفاده از این نوع جدید از قدرت فنآوری واقعاً ترسناک بود. ما با چیزهایی مواجه شدیم که قبلاً هرگز بهشون توجه نکرده بودیم. مثلاً نماهایی که اساساً خارج از فوکوس بودن و نمیشد روی فیلم بخونیمشون، حتی با کیفیت HD هم نمیشد.
بعدش به کاهش نمونهبرداری 4K از اسکن 8K رسیدیم. و در نهایت وارد شدیم و صفحههای تقسیم شده کوچیک رو انجام دادیم و از هوش مصنوعی استفاده کردیم تا چیزها رو واضحتر کنیم و بتونیم اون چیزی رو که قرار بود ببینیم دوباره بسازیم. فکر میکنم این پروسه احتمالاً کمی بیشتر از یک سال طول کشید.
آیا در ریمستر Se7en تغییراتی ایجاد کردید که با دیدگاه اصلی شما در سال 1995 متفاوت بود؟
من واقعاً معتقدم که فیلمها به اندازهای که به محدودیتهای بودجه و تکنولوژی اون زمان وابسته هستن، به چیزهای دیگه هم وابستهان. بنابراین احساس میکنم که خطوط خاصی وجود داره که نمیشه ازشون عبور کرد. با این حال، تطبیق رنگی بود که ما نمیتوانستیم در سال 1995 انجام بدیم.
چیزهای خاصی وجود داشت که نمیتوانستیم به طور یکپارچه از یکی به دیگری منتقل کنیم، اما حالا میتونیم. قدرت بیشتری داریم. توانایی بیشتری برای دستکاری رنگ، فضا و چیزهای کلیدی داریم. اما نه، ما قصد داشتیم با اولین چاپ CCE مطابقت داشته باشیم.
و من قطعاً کارهایی رو انجام دادم که احساس میکردم باید انجام بشه، مخصوصاً چیزهای متمرکز. چند تا عکس از کوین توی صندلی عقب ماشین پلیس که جلوی ماشین رو به عقب تقسیم میکنه و عکسهایی که کاملاً خارج از فوکوس بودن. ما تونستیم از هوش مصنوعی استفاده کنیم و اون رو مات کنیم و عملکردی که توی صندلی عقب بود رو استخراج کنیم و رندر کنیم. اما آره، نگرش واقعی من اینه که نمیخوام تغییرش بدم. میخوام اون رو همونطور که در شب افتتاحیه 1995 بود، بسازم، اما نسخه بکرش.
میدونم که سوال هوش مصنوعی الان یه سوال بزرگ توی صنعت هست. نگرش شما نسبت به اون به عنوان یه ابزار یا یه روش بالقوه برای ساخت فیلم در آینده چیه؟
احتمالاً وقتی میگیم “آیا موافقید یا مخالفید”، یه کم گنگ به نظر میاد، درسته؟ مثل این میمونه که دقیقاً داریم درباره چی صحبت میکنیم؟ مثلاً یه شات بود که کاراکترها به سمت لبه کادر متمایل شده بودن، اما اپراتور دوربین اون رو از دست داد. بنابراین، اون با یکی از شخصیتها یه تلوتلو درست کرد. و بعضی از دادهها از بین رفتن که دیگه قابل بازیابی نبودن.
حالا، از دو طرف این قضیه، ما شونه شخصیت رو کامل داشتیم و تونستیم با استفاده از هوش مصنوعی اون رو بازآفرینی کنیم – شونه و نوع امواج یا حرکات نوری که روی سطح بود رو بازسازی کردیم. و تونستیم این رو طوری ترکیب کنیم که حرکتی که من فکر میکردم مزاحم و غیرضروریه، نداشته باشیم. بنابراین، چیزهای کوچیک زیادی مثل این وجود داره که میگم: “اوه، ای کاش نگاهی که الان دارم” رو داشتم، یه 8K جمعآوری کردیم و بعدش نمونهبرداری به 4K کاهش پیدا کرد.
منظورم اینه که وقتی یه ابزار قدرتمند به من میدید، ممکنه به Y و Z علاقهای نداشته باشم، اما اگه بتونم به خاطر X ازش استفاده کنم، پس خوبه. این ابزارها معمولاً کارهایی رو که میگن انجام میدن، خوب انجام میدن. اما معمولاً این ابزارها بیش از حد وعده میدن و کمتر تحویل میدن.
حالا برگردیم به تولید اصلی فیلم – یه داستان جالب وجود داره که میگن خدمه یه سر مصنوعی یا یه بدن کامل گوئینت پالترو ساختن که شما از استفاده در فیلم نهایی Se7en خودداری کردید. [برخی از نسخههای داستان میگن که دوست فینچر، استیون سودربرگ، در نهایت در سال 2011 در Contagion از اون پروتز پالترو استفاده کرد]. آیا این درسته؟
نه، این کاملاً مسخرهست. فکر میکنم ما یه شات هفت یا هشت پوندی داشتیم. ما تحقیق کردیم تا بفهمیم اگه شاخص توده بدنی گوئینت پالترو X باشه، چه بخشی از اون مربوط به سرش میشه. بنابراین، ما تصوری از وزن اون داشتیم و فکر میکنم وزنی هم وجود داشت.
ما یه کلاهگیس گذاشتیم، به طوری که وقتی مورگان جعبه رو باز میکنه، اگه مقداری از این نوار برای مهر و موم کردن جعبه استفاده میشد – فکر میکنم یه کیسه شات و یه کلاهگیس بود، و فکر میکنم کلاهگیس یه مقدار کمی خون هم داشت، بنابراین مقداری از موها به هم میچسبیدن. به یاد داشته باشید، فکر میکنم مورگان 16 یا 17 تا از این جعبهها رو باز کرد. اما همونطور که همیشه میگم، اگه مورگان فریمن رو دارید، نیازی به دیدن چیزی که توی جعبهست ندارید.
منبع : ew