در پاسخ به سوال هوش مصنوعی چیست میتوان به صورت ساده گفت: هوش مصنوعی به صورت کلی یعنی اینکه یک ماشین یا یک سیستم کامپیوتری بتواند نمایانگر هوش انسانی باشد. فناوری هوش مصنوعی میتواند تکمیلکننده کارهایی باشد که توسط انسان انجام میشود یا حتی انسانها ممکن است بهراحتی از انجام آن برنیایند.
ایده وجود هوش مصنوعی، یک موضوع بحثبرانگیز است، زیرا بسیاری از مردم از اینکه روزی ماشینها جایگزین انسان شوند هراس دارند و درباره تبعات پیشرفت این فناوری نگرانند.
در این مطلب میخواهیم توضیح جامعی درباره هوش مصنوعی، فلسفه آن، تاریخچه هوش مصنوعی و نیز کاربردهایش برای شما بدهیم. پس در ادامه با ما همراه باشید تا به شما بگوییم که هوش مصنوعی چیست.
هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی (به انگلیسی: Artificial intelligence) که معمولا به اختصار AI نامیده میشود، این ایده است که یک برنامه کامپیوتری یا ماشین، بتواند هوشی برابر یا بیشتر از یک انسان داشته باشد. اگرچه درک تعریف هوش مصنوعی هوش مصنوعی آسان است، اما بهترین تعریف برای این فناوری هنوز به شدت مورد بحث است. برای برخی همین تعریف کافی است که یک ماشین بتواند کاری را انجام دهد که یک انسان میتواند انجام دهد.
با این حال برخی دیگر اصرار دارند که تعریف هوش مصنوعی این است که بتواند منطقی فکر کند. البته این بحث نیز وجود دارد که آیا ساخت ماشینی که قادر به فکر کردن باشد، اساسا ممکن است یا اینکه حتی قدرتمندترین هوشهای مصنوعی نیز تنها یک نرمافزار پیچیده خواهند بود.
هوش مصنوعی به عنوان یک مفهوم برای اولین بار توسط ریاضیدان بریتانیایی «آلن تورینگ» در سال 1950 توضیح داده شد. 6 سال بعد در سلسلهجلساتی در «نیوهمپشایر»، هوش مصنوعی به عنوان یک مبحث علمی رسمیت پیدا کرد و در دهههای بعدی دچار رشد قابل توجهی شد و به لحاظ مفهومی تغییرات زیادی را پشت سر گذاشت.
دانشمندانی که بر روی هوش مصنوعی مطالعه میکنند نیز تلاش کردهاند تا رویکردهای خود را درباره این فناوری به گونهای افزایش دهند که به طور گسترده توسط دیگران و آیندگان قابل تکرار باشند.
به دلیل این مسائل، تعیین دقیق هدف هوش مصنوعی یا بهترین رویکرد برای رسیدن به آن، اغلب دشوار است. با این حال در مرکز هر تعریفی به یک نکته محوری اشاره شده: تلاش برای حل مسائل با استفاده از ماشینهایی که میتوانند از فرایندهای فکری منطقی استفاده کنند.
امروزه هوش مصنوعی معمولا به بخشهای تخصصی نرمافزاری در کمپانیها اطلاق میشود که قادرند با استفاده از تشخیص الگو و مجموعه دادههای بسیار بزرگ، برای حل یا کمک به حل مشکلات خاص استفاده شوند.
به عنوان مثال، اتومبیلهای خودران از نقشههای جاده، مختصات GPS و دادههای ورودی دوربین برای تعیین بهترین مسیر از نقطه A تا نقطه B و نحوه رانندگی ایمن در آن مسیر استفاده میکنند.
هوش مصنوعیهای امروزی ممکن است تمام تعریفهای قبلی این مفهوم را برآورده نکنند، اما اغلب در موضوعات خاصی که برای آن طراحی شدهاند برتری دارند.
این هوشهای مصنوعی قبل از استفاده به “آموزش” قابل توجهی از سوی برنامهنویسان و دانشمندان انسانی نیاز و با کامل بودن فاصله زیادی دارند. در آینده این فناوری ممکن است به حدی برسد که هوش ماشینی بتواند از انسانها بهتر عمل کند و فرایندهای فکری آن کاملا غیرقابل تشخیص از انسان باشد.
هوش مصنوعی: یک تعریف دقیق
ارائه چیزی به نام “بهترین تعریف” از هوش مصنوعی دشوار است و شاید پاسخ بسیار دقیقی برای اینکه هوش مصنوعی چیست وجود ندارد. در دایرهالمعارف فلسفه استنفورد، دو فیلسوف به نامهای «برینجورد» و «گووینداراجولو» درباره تعریفی صحبت میکنند که به آنچه که هوش مصنوعی برای دستیابی به آن تاسیس شده، نزدیک است.
با این حال بهترین تعریف از هوش مصنوعی یا AI این است: یک رشته مطالعاتی که تلاش میکند ماشینهایی ایجاد کند که به تنهایی بتوانند به اندازه انسانها یا عقلانیتر از انسانها فکر یا عمل کنند.
براساس تعریف «برینگزجورد» و «گووینداراجولو»، هوش مصنوعی حوزهای است که سعی میکند ماشینهایی تولید کند که یکی از چهار تعریف زیر را برآورده کنند:
- ماشینی که همانند انسانها فکر میکند
- ماشینی که میتواند منطقی فکر کند
- ماشینی که همانند انسانها رفتار میکند
- ماشینی که میتواند منطقی عمل کند
این چهار هدف را میتوان بیشتر بهعنوان یک ماتریس درک کرد، که هر کدام «مبتنی بر انسان» یا مبتنی بر «عقلانیت آرمانی» و «مبتنی بر استدلال» یا «مبتنی بر رفتار» هستند. بنابراین، به عنوان مثال، اولین تعریف، یک تعریف مبتنی بر انسان و مبتنی بر استدلال است، در حالی که تعریف چهارم بر عقلانیت آرمانی و رفتار استوار شده.
اگرچه تعریف مفهومی تکنولوژیک مانند هوش مصنوعی با استفاده از یک متن فلسفی، غیرشهودی به نظر میرسد، اما دیدگاه برینگزجورد و گووینداراجولو از هوش مصنوعی به عنوان یک حوزه گسترده که تلاش میکند به یکی از چهار هدف خاص دست یابد، وضوح بسیار بیشتری نسبت به بسیاری از تعاریف دیگر دارد.
در نتیجه، این چارچوب راهی عالی برای مفهومسازی ایده “موجودات مصنوعی هوشمند” و مسلما بهترین تعریف ممکن است.
هوش مصنوعی چطور کار میکند؟
هوش مصنوعی از طریق پیوستن قدرت پردازش بالای یک نرمافزار کامپیوتری تخصصی با مجموعههای فوقالعاده بزرگی از دادهها کار میکند. هنگامی که یک هوش مصنوعی در مورد مجموعه دادهها برای یک مشکل آموزش دید، میتواند الگوهای موجود در دادهها را شناسایی و در مورد دستورات و سوالاتی که به آن داده میشود، مفروضاتی ایجاد کند.
در اصل آنچه که ما امروز آن را “هوش مصنوعی” مینامیم، برنامهای است که میتواند از تشخیص الگوی فوق انسانی و قدرت پردازش بالا برای تصمیمگیری در مورد مشکلات خاص استفاده کند.
سیستمهای مختلفی وجود دارند که هوش مصنوعی را دستهبندی میکنند. یکی از بهترین این سیستمها توسط «آرند هینتزه» استاد هوش مصنوعی طراحی شده است. سیستم «هینتزه» انواع هوش مصنوعی را بر اساس میزان آگاهی از محیط اطراف و سایر ویژگیها به چهار نوع تقسیم میکند.
- ماشینهای واکنشی: هوش مصنوعیای که به سادگی به محرکها پاسخ میدهد. به ماشینهایی خلاصه میشود که میتوانند اتفاقات را حس کنند به آنها و واکنش نشان دهند.
- حافظه محدود: به جای هوش مصنوعی واقعی، هوش مصنوعی حافظه محدود را میتوان رباتهایی در نظر گرفت که برای کارهای خاص طراحی شدهاند. چتباتها و ماشینهای خودران نمونههای معمولی چنین دستهای هستند.
- نظریه ذهن: این نوع از هوش مصنوعی میتواند درک کند که چه چیزی غیر از او صاحب ذهن است.
- هوشهای مصنوعی خودآگاه: هوشی است که بتواند خود را به عنوان موجودی آگاه تصور کند.
توجه داشته باشید که اینها یک سیستم طبقهبندی رسمی نیست، بلکه یک روش تفکر در مورد هوش مصنوعی است. برای تعریف جامعتر باید به همان چارچوبی که فیلسوفهای استنفورد ترسیم کردهاند مراجعه کرد.
هوش مصنوعی چگونه خلق میشود؟
با فناوری امروزی، اولین قدم برای ایجاد یک هوش مصنوعی این است که بفهمید چه مشکلی را میخواهید حل کنید. این به این دلیل است که کامپیوترها هنوز به اندازه کافی قدرتمند نیستند که بتوانند یک هوش مصنوعی عمومی ایجاد کنند که قادر به حل هر مشکلی باشد.
پس از اینکه هدفتان را مشخص کردید، گامهای بعدی جمعآوری دادههای مرتبط با مشکل و آموزش هوش مصنوعی با استفاده از الگوریتم موجود برای یادگیری ماشین یا الگوریتمی که خودتان ایجاد کردهاید است.
بعد از اینکه هوش مصنوعی بر روی مجموعهای از داده آموزش داده شد، برای پیادهسازی آماده است. در این مرحله نهایی شما محیطی را برای هوش مصنوعی میسازید تا کار پردازشی خود را انجام دهد. این کار میتواند شامل انتخاب یک زبان برنامهنویسی خاص، نصب سختافزار یا یافتن فضای سرور برای میزبانی نرمافزار تمامشده باشد.
مروری بر تاریخچه کامل هوش مصنوعی
از 380 قبل از میلاد مسیح تا قرن 1600: ریاضیدانان، الهیدانان، فیلسوفان، اساتید و نویسندگان مختلف درباره تکنیکهای مکانیکی، ماشینهای محاسبه و سیستمهای عددی فکر میکردند که این تفکرات در نهایت به مفهوم تفکر مکانیزه انسان در موجودات غیرانسانی منجر شد.
اوایل قرن 1700: به تصویر کشیدن ماشینهای همهچیزدان شبیه به کامپیوترهای امروزی، به طور گستردهتری در ادبیات عامه مورد بحث قرار گرفت. در رمان «سفرهای گالیور» اثر جاناتان سویفت از دستگاهی به نام موتور نام برده شده است که یکی از اولین ارجاعات به فناوری مدرن، به ویژه کامپیوتر است.
هدف این دستگاه بهبود دانش و عملیات مکانیکی تا حدی بود که حتی کم استعدادترین افراد نیز به مدد آن (به کمک دانش یک ذهن غیرانسانی) ماهر به نظر برسند.
1872: «آرتور ساموئل باتلر» در رمانش به نام « Erewhn» این ایده را مطرح کرد که ماشینها در آینده پتانسیل آگاهی خواهند داشت.
1921: «کارل چاپک» نویسنده اهل چک در نمایشنامهای چهارپردهای به نام «کارخانه رباتسازی روسوم»، کارخانهای را توصیف کرد که کارکنانش انسانهایی مصنوعی با نام «ربات» هستند. چاپک در واقع مبدع کلمه ربات بود و بعد از انتشار این رمان، دیگران برای اشاره به ماشینهای انساننما از کلمه ربات استفاده کردند.
1927: در فیلم علمی-تخیلی «متروپولیس» به کارگردانی «فریتز لانگ»، دختری رباتیک به تصویر کشیده میشود که از لحاظ فیزیکی با همتای انسانیاش قابل تمایز نیست. این ربات که مجهز به هوش مصنوعی است به برلین حملهور و آن را ویران میکند. اهمیت فیلم از این جهت است که برای اولینبار یک ربات هوش مصنوعی روی پرده سینما تصویر شد.
1929: «ماکوتو نیشیمورا» پروفسور زیستشناس ژاپنی اولین ربات جهان را به نام «گاکوتنسوکو» در کشورش ساخت. «گاکوتنسوکو» به معنای «یادگیری از قوانین طبیعت» است؛ به این معنا که ذهن باهوش مصنوعی این ربات میتواند دانش را از انسانها و طبیعت استخراج کند.
حرکت سر و دستها و برخی از تغییرات ابتدایی چهره از ویژگیهای این ربات بود.
1939: «جان وینسنت آتاناسوف» (فیزیکدان و مخترع) به همراه دستیارش «کلیفورد بری» کامپیوتر آتانسوف-بری (ABC) را با کمکهزینه 650 دلاری در دانشگاه ایالتی آیووا ساختند. این کامپیوتر بیش از 300 کیلو وزن داشت و میتوانست تا 29 معادله خطی همزمان را حل کند.
1949: «ادموند برکلی» دانشمند علوم کامپیوتر در کتاب «مغزهای غولپیکر: ماشینهایی که فکر میکنند» ادعا کرد که ماشینها قادرند به طور فزایندهای حجم زیادی از اطلاعات را با سرعت و مهارت مدیریت کنند.
برکلی در ادامه ماشینها را به مغزی انسانی تشبیه کرد که به جای گوشت و اعصاب، از سختافزار و سیم ساخته شده است. او ضمن مقایسه تواناییهای ماشین با ذهن بشر گفت «یک ماشین میتواند فکر کند.»
تاریخچه هوش مصنوعی در دهه 1950
دهه پنجاه دهه شکوفایی هوش مصنوعی بود. دهه 1950 زمانی بود که بسیاری از پیشرفتها در زمینه هوش مصنوعی با افزایش یافتههای مبتنی بر تحقیق در این حوزه، توسط دانشمندان مختلف کامپیوتر به ثمر نشست.
1950: «کلود شانون» پدر نظریه اطلاعات، مقاله «برنامهنویسی برای یک کامپیوتر برای بازی شطرنج» را منتشر کرد. این اولین مقالهای بود که در مورد توسعه یک برنامه کامپیوتری برای بازی شطرنج بحث میکرد.
1950: «آلن تورینگ»، پدر علم هوش مصنوعی و علم کامپیوتر مدرن کتاب «ماشینهای محاسباتی و هوش» را منتشر کرد. تورینگ در این کتاب درباره ایده «بازی تقلید» و این سوال که «آیا ماشینها قادر به فکر کردن هستند؟» توضیحاتی داد.
این ایده بعدها به «آزمون تورینگ» تبدیل شد که هوش ماشینی (هوش مصنوعی) را اندازهگیری میکرد. آزمون تورینگ توانایی ماشین را برای فکر کردن مانند یک انسان میآزمود. این آزمون به زمینه مهمی در فلسفه هوش مصنوعی تبدیل شد که درباره هوش، هشیاری و توانایی در ماشینها بحث میکند.
1952: «آرتور ساموئل» دانشمند کامپیوتر، یک برنامه کامپیوتری بازی «چکرز» را توسعه داد؛ اولین برنامهای که به طور مستقل نحوه انجام یک بازی را یاد گرفت.
1955: «جان مککارتی» و تیمی از همکارانش پیشنهادی برای برگزاری کارگاهی در مورد هوش مصنوعی مطرح کردند. در سال 1956 هنگام برگزاری این کارگاه، تولد رسمی کلمه «هوش مصنوعی» به مککارتی نسبت داده شد.
1955: «آلن نیوول» (محقق)، «هربرت سایمون» (اقتصاددان) و «کلیف شاو» (برنامهنویس و نظریهپرداز منطق)، اولین برنامه کامپیوتری هوش مصنوعی را با هم نوشتند.
1958: مککارتی برنامه Lisp را توسعه داد که همچنان محبوبترین زبان برنامهنویسی برای تحقیقات هوش مصنوعی است.
1959: ساموئل زمانی که در مورد برنامهریزی یک کامپیوتر که بتواند بهتر از انسان شطرنج بازی کند، اصطلاح «یادگیری ماشینی» را ابداع کرد و بهکار برد.
تاریخچه هوش مصنوعی در دهه 1960
نوآوری در زمینه هوش مصنوعی در دهه 1960 به سرعت رشد کرد. ایجاد زبانهای برنامهنویسی جدید، رباتها و ماشینهای خودکار، مطالعات تحقیقاتی و فیلمهایی که موجوداتی با هوش مصنوعی را به تصویر میکشند، محبوبیت بیشتری یافت. اهمیت هوش مصنوعی در نیمه دوم قرن بیستم به شدت برجسته شده بود.
1961: «یونیمیت» Unimate به عنوان اولین ربات صنعتی، روی خط مونتاژ «جنرال موتورز» مشغول به کار شد. این ربات که توسط «جرج دیول» اختراع شده بود، مسئولیتهایی نظیر انتقال قالبهای ریختهگری و جوشکاری قطعات خودرو را بر عهده داشت.
1964: «دانیل بابرو» دانشمند کامپیوتر، STUDENT را توسعه داد. یک برنامه اولیه هوش مصنوعی که در Lisp نوشته شده بود و مسائل مربوط به جبر را حل می کرد. از STUDENT به عنوان نقطه عطف اولیه پردازش زبان طبیعی هوش مصنوعی یاد میشود.
1965: «جوزف وایزنباوم» دانشمند و پروفسور کامپیوتر، ELIZA را توسعه داد، یک برنامه کامپیوتری تعاملی که میتوانست به صورت کاربردی با یک فرد به زبان انگلیسی صحبت کند. هدف وایزنباوم این بود که نشان دهد چگونه ارتباط بین یک ذهن باهوش مصنوعی و یک ذهن انسان «سطحی» است، اما در عین حال کشف کرد که بسیاری از افراد ویژگیهای انسانی این مکالمات را به ELIZA نسبت میدهند.
1966: ربات Shakey که توسط «چارلز روزن» و همکاری 11 نفر دیگه ساخته شد، به اولین ربات متحرک همهمنظوره و نیز به عنوان «اولین شخص الکترونیکی» تاریخ تبدیل شد.
1968: فیلم علمی تخیلی «2001: یک ادیسه فضایی» به کارگردانی «استنلی کوبریک» و براساس داستانی از «آرتور سی.کلارک» اکران شد.
در فیلم یک کامپیوتر الگوریتمی برنامهریزیشده اکتشافی به نام HAL وجود داشت که سیستمهای فضاپیما را کنترل و با خدمه آن تعامل میکرد. HAL میتوانست مانند یک انسان با بقیه گفتگو کند و البته در نهایت نقصی در سیستم این کامپیوتر باعث طغیانش شد.
1968: «تری وینوگراد» استاد علوم کامپیوتر، SHRDLU را توسعه داد. یک برنامه کامپیوتری که نوعی زبان طبیعی اولیه بود.
تاریخچه هوش مصنوعی در دهه 1970
مانند دهه 1960، دهه 1970 نیز زمان پیشرفتهای شتابان، به ویژه تمرکز رباتها و ماشینهای خودکارها بود. با این حال هوش مصنوعی در این دهه با چالشهایی مانند کاهش حمایت دولت از تحقیقات هوش مصنوعی مواجه شد.
1970: WABOT-1، اولین ربات انساننما در دانشگاه «وسدا» در ژاپن ساخته شد. از ویژگیهای آن میتوان به اندام متحرک، توانایی دیدن و مکالمه اشاره کرد.
1973: «جیمز لایت هیل» ریاضیدان کاربردی وضعیت تحقیقات هوش مصنوعی را به شورای علوم بریتانیا گزارش کرد و اظهار داشت: «هوش مصنوعی در هیچ بخشی از میدان اکتشافات انجام شده تاکنون تاثیر عمدهای را که در آن زمان وعده داده شده بود، ایجاد نکرده است». این گزارش منجر به کاهش قابل توجه بودجه دولتی در زمینه توسعه هوش مصنوعی شد.
1979: ربات «استنفورد کارت»، یک ربات متحرک مجهز به تلویزیون که از راه دور کنترل میشد، توسط یک دانشجوی فارغالتحصیل مهندسی مکانیک به نام «جیمز ال.آدامز» در سال 1961 ساخته شده بود.
در سال 1979، یک «لغزنده» یا چرخنده مکانیکی که قابلیت چرخش را به دوربین تلویزیونی ارائه میداد به این ربات اضافه شد. این ربات به عنوان یکی از نمونههای اولیه خودروهای خودران (تسلاهای امروزی!) توانست بدون کمک انسان از یک اتاق پر از صندلی طی پنج ساعت عبور کند.
تاریخچه هوش مصنوعی در دهه 1980
علیرغم پیشرفتهای سریع هوش مصنوعی در دهه پیشین و پیشرفتها و هیجاناتی که پیرامون آن وجود داشت، این پیشرفتها در دهه 80 به دلیل محافظهکاری وارد دوره خزانش شد.
1980: WABOT-2 در دانشگاه وسدا ساخته شد. نسخه دوم WABOT با مردم ارتباط برقرار میکرد، آهنگ میخواند و با یک ارگ الکترونیکی موسیقی مینواخت.
1981: وزارت تجارت و صنعت بینالمللی ژاپن 850 میلیون دلار به پروژه نسل پنجم کامپیوترها اختصاص داد که هدف آن توسعه کامپیوترهایی بود که میتوانستند مکالمه کنند، زبانها را ترجمه کنند، تصاویر را تفسیر و استدلالهای انسانی را بیان کنند.
1984: فیلم «رویاهای الکتریکی» به کارگردانی «استیو بارون» اکران شد. داستان فیلم عبارت بود از شکل گرفتن یک مثلث عشقی بین یک مرد، یک زن و یک کامپیوتر شخصی دارای احساس به نام «ادگار»!
1984: در انجمن پیشرفت هوش مصنوعی (AAAI)، «راجر شانک» (تئوریسین AI) و «ماروین مینسکی» (دانشمند شناختی) در مورد خزان هوش مصنوعی و احتمال کاهش بودجههای تحقیقاتی مربوط به آن هشدار دادند. هشدار آنها در عرض سه سال محقق و هوش مصنوعی وارد خواب زمستانی شد.
1986: مرسدس بنز یک ون بدون راننده مجهز به دوربین و سنسور را به سرپرستی «ارنست دیکمن» ساخت و روانه بازار کرد. این ون میتوانست بدون دخالت انسان، تا سرعت 90 مایل در ساعت را در جادهای بدون مانع رانندگی کند.
1988: «جودیا پرل» فیلسوف و دانشمند علوم کامپیوتر مقاله «استدلال احتمالی در سیستمهای هوشمند» را منتشر کرد. او همچنین با اختراع شبکه «بایسین»، یک مدل گرافیکی احتمالی ساخت که مجموعهای از متغیرها و وابستگیهای مربوط به آن را از طریق نمودار چرخهای جهتدار (DAG) نشان میداد.
1988: «رولو کارپنتر» برنامهنویس و مخترع دو ربات چت (چتبات) به نامهای Jabberwacky و Cleverbot ساخت. او Jabberwacky را برای «شبیهسازی گفتگوی طبیعی انسان به شیوهای جالب، سرگرمکننده و طنزآمیز» توسعه داده بود. این اولین نمونه از یک دستیار هوش مصنوعی یا چتباتی بود که با مردم ارتباط برقرار میکرد.
تاریخچه هوش مصنوعی در دهه 1990
در دهه 90، هزاره سوم در پیش روی انسان بود. اما انقلابی در تاریخچه هوش مصنوعی رخ نداد و رشد آن ادامه پیدا کرد.
1995: «ریچارد والاس» دانشمند علوم کامپیوتر چتبات A.L.I.C.E را با الهام از ELIZA توسعه داد. آنچه A.L.I.C.E را از مادرش مجزا میکرد، توان جمعآوری دادههای نمونه زبان طبیعی بود.
1997: دو دانشمند علوم کامپیوتر به نامهای «سپ هوکرایتر» و «یورگن اشمیدهابر» حافظه بلندمدتی به نام (LSTM) را توسعه دادند که نوعی معماری شبکه عصبی تکراری (RNN) است که برای شناسایی دستخط و تشخیص گفتار از آن استفاده میشد.
1997: Deep Blue یک کامپیوتر شطرنجباز که توسط شرکت IBM ساخته شد، اولین کامپیوتری بود که در یک بازی شطرنج، قهرمان جهان را شکست داد.
1998: اولین ربات اسباببازی خانگی در قالب یک حیوان خانگی برای استفاده کودکان راهی بازار شد.
1999: «سونی» یک سگ خانگی رباتیک را که برای یادگیری از طریق تعامل با محیط برنامهریزی شده بود، با قیمت 2000 دلار به بازار فرستاد. این ربات که Furby نام داشت، میتوانست بیش از 100 فرمان صوتی را از صاحبش درک و با او ارتباط برقرار کند.
تاریخچه هوش منصوعی در دهه 2000 تا 2010
هزاره جدید از راه رسیده بود و بشر از مسئله Y2K (بههم ریختن سیستم کامپیوترها در سال 2000) جان سالم بهدر برده بود. هوش مصنوعی به روند صعودی خود ادامه داد. همانطور که انتظار میرفت، موجودات با هوش مصنوعی بیشتری توسعه داده شدند و سینما به طور جدیتری به موضوع هوش مصنوعی و تاثیرات احتمالی آن در آینده جهان پرداخت.
2000: مشکل Y2K که با عنوان «مشکل سال 2000» نیز شناخته میشود، طبقهای از اشکالات کامپیوتری مربوط به قالببندی و ذخیرهسازی دادههای تقویم الکترونیکی بود که از 01/01/2000 شروع شد. با توجه به اینکه همه نرمافزارها و برنامههای اینترنتی در دهه 1900 ایجاد شده بودند، برخی از سیستمها در تطبیق با قالب سال جدید 2000 (و بعد از آن) با مشکل مواجه میشدند. پیش از این، این سیستمهای خودکار فقط باید دو رقم پایانی سال را تغییر میدادند. اکنون، هر چهار رقم باید تغییر میکرد – چالشی بزرگ برای فناوری و کاربران حوزه فناوری.
2000: پروفسور «سینتیا بریزیل» ربات Kismet را ساخت. رباتی که میتوانست احساسات را تشخیص داده و شبیهسازی کند. ساختار آن مانند صورت انسان شامل چشمها، لبها، پلکها و ابروها بود.
2000: شرکت «هوندا» ربات انساننمای ASIMO را که مجهز به هوش مصنوعی بود تولید کرد. آسیمو پیشرفتهترین و انقلابیترین ربات انساننمای ساخته بشر تا آن زمان نام گرفت.
2001: فیلم علمی تخیلی «AI: یک هوش مصنوعی» به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» اکران شد. داستان فیلم در جامعهای آیندهنگر و ویرانشهری (دیستوپیایی) میگذرد و درباره یک کودک-ربات انساننمای پیشرفته مجهز به هوش مصنوعی است میتواند احساسات انسانی از خودش بروز دهد و به دیگران عشق بورزد.
2002: شرکت i-Robot ربات Roomba را وارد بازار کرد. رومبا یک جاروبرقی رباتیک بود که میتوانست موانع را تشخیص دهد و از آنها عبور کند.
2004: مریخنوردهای اکتشافی رباتیک ناسا با نامهای Spirit و Opportunity بدون حضور انسان در سطح مریخ حرکت کردند.
2006: اصطلاح «خواندن ماشینی» توسط سه دانشمند علوم کامپیوتر به اسامی «اتزیونی»، «بانکو» و «کافارلا» ابداع شد. خواندن ماشینی چنین تعریف شده بود: درک مستقل بدون نظارت از متن.
2009: گوگل مخفیانه یک اتومبیل بدون راننده تولید کرد.
تاریخچه هوش مصنوعی در دهه 2010
یک دهه کنونی برای نوآوری هوش مصنوعی بسیار مهم بوده و میتوان آن را بهار هوش مصنوعی دانست. از سال 2010 به بعد، هوش مصنوعی در زندگی روزمره ما جاری شده است. ما از گوشیهای هوشمندی استفاده میکنیم که دارای دستیار صوتی هوشمند هستند و کامپیوترهایی که عملکردهای «هوشمندی» دارند و اکثر ما آن را موضوعی بدیهی میدانیم. هوش مصنوعی دیگر یک رویا نیست، بلکه یک ابزار کارساز در طیف گستردهای از علوم و زمینههاست.
2010: مایکروسافت ابزار Kinect را برای Xbox 360 به بازار فرستاد، اولین دستگاه بازی که حرکت بدن انسان را با استفاده از دوربین سهبعدی و تشخیص مادون قرمز ردیابی میکرد.
2011: Watson، یک زبان طبیعی پرسش و پاسخ که توسط یک کامپیوتر هدایت میشد توانست دو قهرمان باسابقه مسابقات اطلاعات عمومی را شکست دهد.
2011: اپل Siri را منتشر کرد که یک دستیار هوشمند مجازی در سیستم عاملهای iOS اپل بود. سیری از یک رابط کاربری به زبان طبیعی برای استنباط، مشاهده، پاسخ و توصیه به کاربر انسانی خود استفاده میکند. با فرمانهای صوتی سازگار میشود و «تجربهای شخصیسازی شده» برای هر کاربر ایجاد میکند.
2012: «جف دین» و «اندرو انگ» (محققان گوگل) یک شبکه عصبی بزرگ متشکل از 16000 پردازشگر را آموزش دادند تا تصاویر گربهها را از بین 10 میلیون تصویر بدون برچسب تشخیص دهند. این شبکه توسط اطلاعات قبلی آموزش ندیده بود و مستقلا میتوانست تصاویر مورد نظر را تشخیص دهد.
2013: یک تیم تحقیقاتی از دانشگاه «کارنگی ملون»، یادگیرنده تصویر بیپایان (NEIL) را منتشر کرد، یک سیستم یادگیری ماشینی معنایی که می توانست روابط بین تصاویر را مقایسه و تجزیهوتحلیل کند.
2014: مایکروسافت Cortana را منتشر کرد، نسخه خود از دستیار مجازی مشابه سیری در iOS.
2014: آمازون Amazon Alexa را منتشر کرد، یک دستیار هوشمند خانگی مجهز به بلندگو که به کاربرش خدمات شخصی ارائه میکند.
2015: «ایلان ماسک»، «استیون هاوکینگ» و «استیو وزنیاک» همراه با 3000 نفر دیگر نامه سرگشادهای را امضا کردند که خواستار ممنوعیت قطعی توسعه و استفاده از سلاحهای خودمختار (برای اهداف جنگی) بود.
2015-2017: برنامه Google DeepMind’s AlphaGo توانست قهرمانان مختلف بازی مشهور Go را شکست دهد.
2016: یک ربات انساننما به نام «سوفیا» توسط Hanson Robotics ساخته شد. سوفیا به عنوان اولین شهروندربات شناخته میشود. چیزی که سوفیا را از انساننماهای قبلی متمایز میکند، شباهتش به یک انسان واقعی با توانایی در دیدن (تشخیص تصویر)، ایجاد حالات چهره و برقراری ارتباط از طریق هوش مصنوعی است.
2016: گوگل Google Home را منتشر کرد، یک بلندگوی هوشمند که از هوش مصنوعی برای عمل به عنوان «دستیار شخصی» استفاده میکند تا به کاربران کمک کند وظایف را به خاطر بسپارند، قرار ملاقاتها را تنظیم و اطلاعات مورد نظرشان را با از طریق فرمان صوتی جستجو کنند.
2017: آزمایشگاه تحقیقاتی هوش مصنوعی فیسبوک دو “عامل گفتگو” (رباتهای گفتگو) را آموزش داد تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا نحوه مذاکره را بیاموزند.
با این حال این دو چتبات به مرور از زبان انسانی (که براساس زبان انگلیسی برنامهریزی شده بود) فاصله گرفتند و زبان اختصاصی خود را اختراع کردند! این یکی از برجستهترین نمادهای توانایی هوش مصنوعی در طول تاریخ بود.
2018: هوش مصنوعی پردازش زبان «علیبابا» (گروه فناوری چینی) در آزمون خواندن و درک مطلب استنفورد، از هوش انسانی پیشی گرفت. پردازش زبان علیبابا امتیاز «82.44 در مقابل 82.30 در مجموعهای از 100000 سؤال» را کسب کرد؛ یک پیروزی کمرنگ، اما یک موفقیت بزرگ.
2018: گوگل BERT را توسعه داد، اولین «نمایش زبان دوطرفه و بدون نظارت که میتواند در انواع وظایف زبان طبیعی با استفاده از یادگیری انتقالی استفاده شود.»
تاریخچه هوش مصنوعی از 2020 تا امروز
مهمترین تحول حوزه هوش مصنوعی در سه سال اخیر رقم خورده است. شرکتهایی نظیر OpenAI توانستند یک مدل زبان طبیعی بسازند که قادر است با زبانی انسانی و محاورهای، به انواع سوالات کاربران پاسخ دهد و درخواستهای آنها را مرتفع کند.
2021: شرکت OpenAI در پستی وبلاگی، از انتشار برنامه DALL-E خبر داد. DALL-E که از موتور ChatGPT-3 بهره میبرد، میتواند با استفاده از هوش مصنوعی تصویر خلق کند.
2022: انتشار نسخه تجاری برنامه ChatGPT که یک مدل زبان طبیعی مبتنی بر هوش مصنوعی بود دنیا را تکان داد. «بیل گیتس» این فناوری را به اندازه ابداع اینترنت مهم دانست و گفت ChatGPT آینده جهان را متحول خواهد کرد.
2023: در ماه ژانویه و تنها دو ماه پس از انتشار برنامه، ChatGPT به بیش از 100 میلیون کاربر فعال در جهان رسید.
2023: انتشار اپلیکیشن زیگپ ZIGAP در ایران باعث شد تا استفاده از چت جی پی تی و سایر موتورهای هوش مصنوعی مانند DALL-E، به سادگی برای کاربران ایرانی فراهم شود. زیگپ در قالب یک اپلیکیشن اندروید به بازار آمده و قابلیت پشتیبانی از صوت را هم دارد و با استفاده از آن میتوان بهراحتی یک دستیار هوش مصنوعی داشت.
چرا هوش مصنوعی مهم است؟
همانطور که در شش ماه اخیر و بعد از ظهور موفقیتآمیز ChatGPT دیدهایم، یک هوش مصنوعی موفق مزایای زیادی دارد. برنامههای هوش مصنوعی میتوانند در هنگام توجه به جزئیات کوچک یا تشخیص الگوها نسبت به انسان بسیار موثرتر باشند. همین ویژگی باعث میشود تا هوش مصنوعی برای انواع خاصی از کاربردهای فناوری، ایدهآل تلقی شود. هوش مصنوعی همچنین میتواند به سهولت بسیاری از وظایفی که برای انسان دلهرهآور است، کمک کند، مانند حل معادلات ریاضی پیچیدهتر یا انجام کارهای تکراری با دقت بیخطر.
این یکی از دلایلی است که شرکتها هوش مصنوعی را بسیار قانعکننده میدانند. آنها بر این باورند که استفاده از هوش مصنوعی در فرایندهایشان، زمان کارمندان انسانی را آزاد میکند تا انسانها بروند سراغ انجام کارهای تخصصیتر.
ضمن اینکه هوش مصنوعی مهم است، زیرا قدرتی را فراهم میکند که باعث میشود انسان زندگی بهتر و آسودهتری داشته باشد.
روشهای متعددی وجود دارد که میتوان از هوش مصنوعی برای بهبود زندگی انسانها استفاده کرد، بهویژه برای کارهای تکراری یا کارهایی که به شدت به تشخیص الگو متکی هستند. در اینجا فقط چند مورد از موارد پرکاربرد آن آورده شده است:
- ارائه توصیهها و پیشنهادهایی در مورد تجارت الکترونیک و وبسایتهای پخش (استریم) فیلم و سریال
- سیستم ترجمه خودکار
- نرمافزارهای تشخیص چهره
- تجزیهوتحلیل تصاویر ماهوارهای جهت پشتیبانی از تحقیقات
- کمک به تکنسینهای حوزه بهداشت و سلامت از طریق انجام خودکار کارهای روتین
اساسا کاربردهای هوش مصنوعی بینهایت است و تنها تخیل انسان است که باعث محدودیت آن میشود.
کاربردهای هوش مصنوعی در دنیای واقعی
صرفنظر از اینکه فکر کنید هوش مصنوعی در حال حاضر در میان ما قرار دارد یا چیزی است که فقط آینده ما را تحتتاثیر قرار خواهد داد، هماکنون بسیاری از شرکتها و سازمانها در سراسر جهان از فناوریهای مشابه هوش مصنوعی استقبال کردهاند. این یعنی هوش مصنوعی در بسیاری از ابعاد زندگی انسانی جاری شده و ما ممکن است نسبت به کاربردهای آن بیاطلاع باشیم.
- تصویربرداری هوش مصنوعی در مراقبتهای بهداشتی
در یک محیط مراقبتهای بهداشتی، نرمافزار مبتنی بر هوش مصنوعی به طور معمول برای کمک به پزشکان و تکنسینها هنگام بررسی اسکنهای رادیولوژی برای ناهنجاریهایی مانند تومورها یا رشد سرطانی استفاده میشود.
از هوش مصنوعی همچنین در اسکنرهای MRI استفاده میشود، زیرا میتواند به سرعت اسکنهای MRI را به تصاویری با کیفیت بالا تبدیل کند. تشخیص تصاویر با کیفیت بالا برای پزشکان بسیار آسانتر است، زیرا درک بسیار واضحتری از آنچه در بدن میگذرد ارائه میدهند.
- ماشینهای خودران
یکی از رایجترین نمونههای هوش مصنوعی در دنیای واقعی، خودروهای خودران هستند. این وسایل نقلیه از دوربینها برای شناسایی موانع و از GPS برای تعیین مسیر برای رسیدن به مقصد استفاده میکنند. با ترکیب نرمافزارهای هوشمند مصنوعی و سختافزارهای تخصصی، خودروها میتوانند با خیال راحت و بدون دخالت انسان رانندگی کنند. در واقع، برخی از مطالعات نشان میدهند که خودروهای خودران حتی از خودروهای معمولی که توسط انسان رانندگی میشوند، ایمنتر هستند.
- تشخیص چهره
یکی از بحثبرانگیزترین کاربردهای هوش مصنوعی، کاربرد آن در اداره پلیس یا نهادهای امنیتی است که در آن از برنامههای پیچیده برای بررسی عکسهای صورت افراد و مرتبط کردن آنها با عکسهای دیگر استفاده میشود.
جنبه هوش مصنوعی این نرمافزار، از تشخیص الگوی قدرتمند برای تطبیق سریع چهرهها با استفاده از شکل و فاصله بین ویژگیها اعضای صورت استفاده میکند، به گونهای که انسان بدون کمک نرمافزار قادر به انجام آن نیست.