بدون شک توانایی هوش مصنوعی مولد برای تولید سریع متون، تصاویر و صداهای جدید مشاغل خلاقانه را متزلزل میکند. اما آیا آیا هوش مصنوعی خلاقیت ما را در آینده کم خواهد کرد؟
در اعتصاب طولانیمدت انجمن نویسندگان آمریکا [که سرانجام در 27 سپتامبر 2023 به پایان رسید]، یک نقطه درگیری اصلی، درخواست انجمن مبنی بر اینکه هوش مصنوعی تنها به عنوان یک ابزار تحقیقاتی و نه به عنوان جایگزینی برای اعضایش استفاده شود، بود. به نظر میرسد برای بسیاری از افراد خلاق، کسب درآمد با هوش مصنوعی دشوارتر است.
در عین حال، ابزارهای هوش مصنوعی اغلب به عنوان سکوی پرشی برای خلاقیت انسان در سطح بعدی دیده میشوند. فنآوریهایی مانند چتبات کلود Anthropic و ChatGPT و Dall-E 3 یک تجربه خلاقانه و اغواکننده را ارائه میدهند. آیا این ابزارها به ما کمک خواهند کرد که به عنوان یک گونه خلاق زنده بمانیم و رشد کنیم؟ یا آنها ناقوس مرگ خلاقیت هستند؟
خلاقیت چیست؟
مارگارت بودن، متخصص علوم شناختی، در کتاب خود به نام ذهن خلاق، دو نوع خلاقیت انسان را متمایز میکند.
خلاقیت روانشناختی یا شخصی (نوع p) زمانی اتفاق میافتد که یک فرد برای اولین بار به چیزی فکر میکند. حتی اگر دیگران قبلاً به طور جداگانه به آن فکر کرده باشند. یک مثال این است که کودک متوجه میشود آب میتواند هر شکلی داشته باشد. اساساً، خلاقیت نوع p یادگیری چیزی مفید است و در این فرآیند، افکار خود را با دیگران هماهنگ میکنیم.
از سوی دیگر، خلاقیت تاریخی (نوع h)، زمانی اتفاق میافتد که فرد به چیزی فکر میکند که قبلاً هرگز به آن فکر نکرده بود. یک مثال میتواند لحظه اوریکای ارشمیدس در حمام باشد که ظاهراً به کشف قانون شناوری منجر شد. هرچه خلاقیت یک نفر بیشتر بر تفکر دیگران تأثیر بگذارد، میراث او را مهمتر و ماندگارتر میدانیم.
به همین دلیل است که هنر صخرهای وانجینا در کیمبرلی، ایلیاد هومر، گرنیکای پابلو پیکاسو، خانه فالینگ واتر اثر فرانک لوید رایت و مقالات annus mirabilis آلبرت انیشتین، همگی آثار استثنایی به جا مانده از انسانهای استثنایی محسوب میشوند. آنها مهم هستند زیرا به شکلگیری تفکر ما ادامه میدهند.
هوش مصنوعی مولد به هیچ کدام از این دو دسته تعلق ندارد
بدیهی است که هوش مصنوعی پتانسیل ارتقای نوع p و h را دارد. که میتواند ما را به بینشهایی در مورد زیستشناسی، تاریخ و ریاضیات هدایت کند و به ما کمک کند متون و تصاویری را بسازیم که ممکن است مفید یا تفکر برانگیز باشند.
اما یک تفاوت کلیدی بین خلاقیت انسان و خلاقیت مبتنی بر هوش مصنوعی وجود دارد: دومی از برخورد تکاملی ذهن و جهان نشات نمیگیرد.
مدلهای هوش مصنوعی حاوی واقعیت نیستند. آنها بر انتزاع آماری پیچیده دادههای دیجیتال تکیه دارند. این اهمیت خلاقیت در دنیای واقعی و ظرفیت آنها برای تولید لحظات “اوریکا” را محدود میکند.
برای تمایز خلاقیت مبتنی بر هوش مصنوعی از خلاقیت قدیمی، یک اصطلاح جدید پیشنهاد شده: خلاقیت عمومی یا نوع g. این واقعیت را رسمیت میبخشد که مدلهای هوش مصنوعی قادر به برانگیختن افکار جدید هستند.
خطر بزرگ: یک مارپیچ عمومی
میتوانیم در آینده منتظر انفجاری در خلاقیت نوع g باشیم. خطری که در اینجا وجود دارد این است که استفاده روزافزون ما از هوش مصنوعی میتواند باعث شود ما بیش از حد یکسان فکر کنیم، که منجر به کاهش تنوع شناختی و افزایش تنگنای فرهنگی شود.
در این سناریو، جوامع در هنجارهایی که اعمال میکنند سختتر میشوند و تحمل کمتری در برابر انحراف از وضعیت موجود دارند. در سطح جمعیت، این یک قاتل خلاقیت خواهد بود.
تهدید فقط فیلمها، تلویزیون، کتابها و هنر تولید شده توسط هوش مصنوعی نیست. در آینده، خانههایی که در آن زندگی میکنیم، ماشینهایی که سوار میشویم (یا مجبور نیستیم رانندگی کنیم) و فضاهای عمومی مشترک ما همگی توسط هوش مصنوعی شکل خواهند گرفت. ممکن است ببینیم که تفکر ما تحت فشار محیطها و تجربیات مشابه همگن میشود.
این یکسانی بیشتر ما را در معرض خطر یک مارپیچ عمومی قرار میدهد. مدلهای هوش مصنوعی بر روی محتوایی که ما ایجاد میکنیم آموزش میبینند. بنابراین هرچه بیشتر از هوش مصنوعی برای خلاقیت نوع g استفاده کنیم، محتوای ما عمومیتر میشود و از آنجایی که از این برای آموزش بیشتر هوش مصنوعی استفاده میشود، خروجیهای هوش مصنوعی عمومیتر میشوند.
در حالی که این ممکن است برای کارهای تخصصی خاص مفید باشد – مانند تفسیر مداوم قانون – در نظر گرفتن نوع اقتصاد سیاسی اورولی که یک مارپیچ عمومی ممکن است منجر به آن شود، نگران کننده است.
آیا می توانیم از هوش مصنوعی لذت ببریم و همچنین خلاقیت را حفظ کنیم؟
ایجاد تعادل و آشتی دادن خلاقیت انسان با هوش مصنوعی به سادگی پیاده روی در طبیعت نیست. هوش مصنوعی مولد ممکن است یک فناوری متحول کننده برای رقابت با ماشین چاپ یا موتور بخار باشد. مقاومت در برابر چنین دستآوردی دشوار است.
برخی از بهترین ذهنهای نسل ما در حال حاضر مشغول کنار گذاشتن سایر فعالیتها هستند تا شانس خود را در ساخت و استفاده از مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی امتحان کنند.
بهترین فرصت ما برای خلاقیت واقعی، حفاظت و امتیاز دادن به انسان نسبت به چیزهای مصنوعی است. قانون مالکیت فکری کلیدی است. هرگونه حرکت بیشتر به سمت شخصیت حقوقی برای هوش مصنوعی – مانند اجازه دادن به هوش مصنوعی برای “استفاده منصفانه” برای آموزش خود در مورد مطالب دارای حق چاپ یا اعمال حق چاپ بر خروجیهای هوش مصنوعی – سیستم خلاق ما را فرسوده میکند و خطر یک مارپیچ عمومی در خلاقیت انسان را به خطر میاندازد.
نظر شما چیست؟ آیا هوش مصنوعی خلاقیت ما را از بین میبرد؟ شما هم همین حالا میتوانید از هوش مصنوعی مولد با زبان فارسی استفاده کنید. زیگپ اولین دستیار هوش مصنوعی مولد ایرانی است. پس تا دیر شده نشده شما هم اپلیکیشن زیگپ را دانلود کنید و وارد دنیای هوش مصنوعی شوید. در ضمن با زیگپ میتوانید به آسانی و با زبان فارسی از ChatGPT و سرویس تبدیل متن به تصویر لئوناردو استفاده کنید.